آیا تکوندن متولدین قبل از ۵۰ از شاخههای اجرایی مملکت هم، به عهدهی شهرداریه؟!
+جمع کنید بریم مجلس، نمایندهها رو گمراه کنیم! گویا استعداد خوبی در ”قانع شدن“ دارن/:
آیا تکوندن متولدین قبل از ۵۰ از شاخههای اجرایی مملکت هم، به عهدهی شهرداریه؟!
+جمع کنید بریم مجلس، نمایندهها رو گمراه کنیم! گویا استعداد خوبی در ”قانع شدن“ دارن/:
شاید تنها جزءِ طبیعت که چندان دنبالکننده و مریدش نیستم، حیاتوحش و رازبقا، و دوربینهای لای علفها باشد!
اما انصافا دوتا از محشرترین کلیپهایی که دیدهام به همین مسئله برمیگردند، از شیرهایی که به دنبال آهوها دویده اند؛
یکی از آنها به مقصودش رسید. اما وقتی داشت شکم طرف را پاره میکرد، فهمید شکارش باردار بوده. همانجا یکی از باشکوهترین صحنههای هستی را ساخت؛ سعی کرد شکارش را به زندگی برگرداند، واقعا امیدوار بود بتواند مُرده را زنده کند. اگر ما میفهمیدیم، داشت فریاد میزد والتماس میکرد برگردد. داشت عذر میخواست وگریه میکرد. اما ما اینها را نمیفهمیم. فقط میبینیم که از ناراحتی درخودش جمع شده و میمیرد!
یکی دیگر از شیرها دنبال یک بچه آهوی تنها گذاشت. بچهآهو دوید. آنقدر قوی نبود که روی چابکیاش حساب کند. سعی کرد به یک بزرگتری پناه ببرد. کسی را پیدا نکرد. برگشت! و به خود شکارچی پناه برد. شیر نابود شد! یکلحظه تردید کرد. ناگهان در یک دوراهیای که ما نمیشناسیم گیر افتاد . و آهو را از شر خودش در آغوش گرفت. بعد هم هر دو یکدیگر را لیس میزدند، که من دقیقا نمیفهمم ترجمهی چه کلماتیاست.
حالا فکر کن
به بیگناههایی که قبل از مرگ از ماشهی روی شقیقهشان رحم خواستهاند.
فکر کن -نه اصلا به خانمهای باردار- به جنینهایی
که چقدر نگفتنی کشته شدهاند....
به تروریستها، تکفیریها، صهیونیستها.
شاید اصلا... قریضه برای زندگی کافی بود!
وااای... خییلی باحال و خندهدار بود(((((: خیییلی((((((: مدتها بود بر اثر خنده دل و رودم بهم نپیچیده بود((:
باید خودتون اونجا بودین. نمیتونم تعریف کنم|:
+عنوان؛ بعد از رودهبری خوبه بگیم، خاصیت داره
یکیشو گرفتم، ولی دلم با یکی دیگشونم خیلی بود همچنان، مونده بودم. رفتم گفتم: ببخشید آقا اگه دوتا بردارم، تخفیف میدید؟
-میخوای چکار؟ همین یکی بسه😒
+صحیح|:
یهدفهام با یکی رفتیم بند ساعتشو عوض کنیم، آقاهه گفت: ببینم ساعتتونو؟
خوبه. نمیخواد عوضش کنید|:
نمیدانم از قدیم گفتهاند یا نه...
اما، هیچوقت یک دیوانهی بالفعل را در بنبست قرار ندهید... چون حتتتتما کلهشقیاش را بروز خواهد داد و پدر خودش و هرکس که در تیرساش باشد، درخواهد آورد...
و حتی، همین الان هم که درحال خزعبل نویسی است احساس پشیمانی نمیکند!